آموزش فناوری دانلود

آموزش و پرورش - فناوری -دانلود

آموزش فناوری دانلود

آموزش و پرورش - فناوری -دانلود

عوامل بنیادی مؤثر بر انگیزه

عوامل بنیادی مؤثر بر انگیزه

فرهنگ

هنگامی که مذهب، افسانه ها، ادبیات عامیانه، قوانین مدنی در مورد تعلیم و تربیت، موقعیت حقوق معلمان و انتظارات والدین از فرزندان در مدرسه و نقش آن ها در ارتباط با مدرسه همه بر اهمیت و ارزش دانش آموزی و پیشرفت علمی تأکید داشته باشند و اگر یادگیری و پیشرفت در مدرسه به صورت فضیلت شخصی مهم و موضوع معنوی تلقی شود و این امر واکنش مثبتی از سوی سایر دانش آموزان و خانواده داشته باشد، ترویج این فرهنگ می تواند یادگیرندگان را در پوییدن راه دانش با انگیزه سازد.

خانواده

پژوهش ها نشان می دهد که والدین، مهم ترین عامل مؤثر بر انگیزه ی فرزندان برای یادگیری هستند. نقش آنان در برانگیختن فرزندانشان به یادگیری در هر مرحله از رشد غیر قابل انکار است، به طوری که این تأثیر تا سال های دبیرستان و فراتر از آن ادامه دارد. (1)
خانواده هایی کارآمد، نگرش مثبتی به فرزندانشان می دهند که این به کامیابی آن ها در مدرسه و زندگی کمک می کند. کلارک ویژگی های ذیل را به خانواده های کارآمد نسبت می دهد:
1- احساس کنترل بر زندگی خویش؛
2- ابزار انتظارات و توقعات بالا و بجا برای فرزندان (امید خانواده به کامیابی آینده ی آن ها)؛
3- اعتقاد به این که سخت کوشی کلیدی برای پیروزی است؛
4- شور زندگی فعال نه راکد و ساکن؛
5- استفاده از امکانات اجتماع؛
6- 25 تا 35 ساعت یادگیری در خانه در هفته؛
7- بیان قواعد روشن و پیگیری اجرای آن؛
8- تماس پیاپی با معلمان؛
9- تأکید بر رشد معنوی.(2)

معلم

معلمان، محیط آموزش را فراهم و آموزش را اعمال می کنند. جهت گیری آن ها درباره ی تدریس و یادگیری چارچوبی فراهم می کند که انگیزش کلاسی در آن چارچوب تحقق می یابد. اگر معلمان فاقد ویژگی های لازم یعنی الگودهی، علاقه مندی، گرمی و هم حسی و انتظارات مثبت باشند، هیچ یک از عناصر یادگیری نمی تواند چندان مفید و مؤثر باشد. در ادامه، هر یک از این ویژگی ها توضیح داده می شود.

الگودهی معلم

رفتار معلم به خودی خود تأثیر مهمی بر رفتار دانش آموزان دارد. اگر معلمان به مطالبی که تدریس می کنند، بی علاقگی و بی رغبتی نشان دهند، ایجاد انگیزه در شاگردان عملاً غیر ممکن خواهد بود. ذکر عبارت هایی نظیر «من می دانم این مطلب کسالت آور است؛ ولی ما مجبوریم آن را یاد بگیریم» هیچ هدف مفیدی را دنبال نمی کند و برای انگیزش هم بسیار مخرب است.

علاقه مندی معلم

علاقه مندی و دلسوزی معلم به صورت الگو، تأثیر بسیار مثبتی در جلب علاقه ی شاگردان به مطلب دارد. این علاقه مندی از طریق رفتارهای کلامی و هم رفتارهای غیر کلامی به شاگردان منتقل می شود.

گرمی و هم حسی

«تدریس» عبارت از فعالیت انسانی است که در آن، انسان ها با هم ارتباط برقرار می کنند. در این سطح است که گرمی و هم حسی معلم تا این حد در تحت تأثیر قرار دادن انگیزش کلاسی مهم است. بهترین راهی که می توان گرمی و هم حسی را منتقل کرد، صرف زمان است. قدم زدن در حیاط و صحبت با دانش آموزان یا اظهار نظر معمول درباره ی لباس شاگرد، علاقه و توجه معلم را به او نشان می دهد. (3)

انتظارات معلم

انتظارات معلمان در مورد پیشرفت درسی دانش آموزان به شکل ظریفی هر روز در کلاس به دانش آموزان منتقل شود. این انتظارات هم به صورت کلامی و هم به صورت غیر کلامی انتقال می یابد و فضای کلاس، انگیزش دانش آموزان و سرانجام یادگیری آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهند انتظارات معلمان واقعاً ادارک ها و پیشرفت تحصیلی شاگردان را تحت تأثیر قرار می دهد. باور داشتن به اینکه دانش آموزان می توانند یاد بگیرند و یاد خواهند گرفت، متغیر کلیدی است که معلمان با توان را از معلمان ناتوان و ناکارآمد متمایز می کند. متأسفانه معلمان اغلب تبعیض قائل می شوند و با دانش آموزانی که معتقدند پیشرفت خوبی دارند، رفتاری مساعدتر و مطلوب تر دارند تا با دانش آموزانی که در انتهای ضعیف طیف پیشرفت قرار دارند. دانش آموزان نسبت به این رفتارهای متفاوت حساسند. (4)
مشکل کمبود انگیزش یادگیری دانش آموزان، با کمبود علاقه ی آنان به یادگیری موضع های تازه ی ناشی از شکست های پی در پی قبلی در درس های مشابه درس جدید است. بنابراین، مهم ترین راه رفع مشکل این است که سطح رفتارهای ورودی شناختی دانش آموزان را بالا ببریم و کیفیت آموزش را نیز بهبود بخشیم. این اقدام ها سبب افزایش یادگیری و کسب کامیابی از سوی دانش آموز در درس های تازه خواهد شد. این کامیابی موجب می شود که یادگیرنده به تدریج به تصوری مثبت تر از توانایی های خود درباره ی یادگیری آموزشگاهی دست یابد. اگر این جریان در چند واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانش آموز درباره ی توانایی اش در زمینه ی یادگیری مطالب آموزشگاهی کاسته می شود و به جای آن تصورات مثبت تری از این مورد کسب خواهد کرد که این خود علاقه و انگیزه ی یادگیری او را افزایش می دهد. (5)

یادگیرنده

آموختن در بسیاری جهات مثل کشت و کار است. هر دو به بستر رشد نیازمندند. معلم نمی تواند بیش از توان و تلاش دانش آموزان به آن ها چیزی بیاموزد. تا دانش آموز انگیزه ی یادگیری نداشته باشد، جریان آموزش به راحتی انجام نمی گیرد. پرسش این است که دانش آموز خوب و سالم و با انگیزه چه جلوه ای دارد؟

ویژگی دانش آموزان با انگیزه

دانش آموزان با انگیزه به درس توجه کامل دارند؛ زیرا به آنچه گفته می شود، علاقه مندند؛ انگیزه ی درونی دارند و فرایند یادگیری را خوشایند می یابند. فراوان می پرسند؛ در بحث های کلاسی شرکت دارند؛ یادگیرندگان خود تنظیمی هستند و تکالیف تعیین شده را با دقت و به موقع انجام می دهند و می دانند که مسئولیت اصلی یادگیری بر عهده ی خودشان است. برای تلاش ارزش قائلند. مسائل را به خوبی حل می کنند و می دانند چگونه از منابع استفاده کنند. معلم را وا می دارند که برای پاسخ گویی به پرسش های آن ها به منابع اضافی مراجعه کند و اطلاعات خود را افزایش دهد. نمره های خوبی می گیرند اما این نمره ها را مختصر اطلاعی از کیفیت یادگیری می دانند نه ملاک تلاش و توان خود. عموماً ارزش های خانواده و مدرسه ی خویش را درباره ی یادگیری می پذیرند. گاهی نگران می شوند و در مورد برخی امتحانات دلشوره دارند. افت در یادگیری خویش را آگاهی از وضع خود تلقی می کنند نه شکست در یادگیری. (6)

پی نوشت ها :

1- ولادکوفسکی، شوق یادگیری، ترجمه ی محمد پناهی، ص 35.
2- همان، ص 38.
3- یوسف کریمی، روان شناسی تربیتی، ص 184.
4- همان، ص 186.
5- علی اکبر سیف، روان شناسی پرورشی، ص 170.
6- ولادکوفسکی، شوق یادگیری، ترجمه ی محمد پناهی، ص 41.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد