هرگاه کسی وارد مسجد شود، واجب است قبل از آنکه بنشیند دو رکعت نماز بخواند. از ابوقتاده روایت است که پیامبرr فرمود : (إذا دخل أحدکم المسجد فلایجلس حتی یصلی رکعتین)[1] «هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد، تا دو رکعت نماز نخواند، بنشیند».
و دلیل گفتهمان بر وجوب تحیه المسجد اینست که ظاهر امر برای وجوب میباشد و دلیلی که حکم آنرا از ظاهر آن (وجوب) تغییر دهد وجود ندارد، بجز حدیث طلحه بن عبیدالله که میگوید : یک نفر اعرابی (بادیهنشین) با سری ژولیده نزد پیامبرr آمد و گفت ای رسول خدا، خداوند چه نمازهایی را بر من فرض کرده است؟ پیامبرr فرمود : (الصلوات الخمس إلا أن تطوع شیئا...)[2] «نمازهای پنجگانه، مگر اینکه خودت چیزی اضافه بخوانی».
به نظر من استدلال به این حدیث بر عدم وجوب تحیه المسجد جای بحث دارد؛ چراکه درست نیست آنچه را که در مقام تعلیم و در مراحل اولیة دین آمده، دست آویزی قرار دهیم برای رد کردن مسائلی که پس از آن بوده است، وگرنه لازم میآید که تمام واجبات شرعی را در نمازهای پنجگانهای مذکور خلاصه کنیم، که این خرق اجماع و ابطال تمام شریعت است. پس حق این است که دلیل صحیحی که متأخر است پذیرفته شده و به مقتضای آن اعم از وجوب، سنت و غیره، عمل شود. در این مورد بین علما اختلاف نظر وجود دارد و آنچه گفتیم ارجح است.[3]
همچنین امر پیامبرr به تحیه المسجد در حالت خواندن خطبة جمعه وجوب را تأکید میکند:
اگرچه امام در حال خطبه باشد تحیه المسجد باید خوانده شود
از جابر بن عبدالله روایت است : (جاء رجل و النبیr یخطب الناس یوم الجمعة، فقال : أصلیت یا فلان؟ قال : لا، قال : قم فارکع)[4] «پیامبرr روز جمعه در حال خطبه بود که مردی وارد مسجد شد، پیامبرr فرمود : فلانی آیا نماز خواندی، گفت : خیر، فرمود : پس بلند شو و (دو رکعت) نماز بخوان».
هرگاه نماز فرض برپا شد، غیر از آن نمازی نیست
از ابوهریرهt روایت است که پیامبرr فرمود : (إذا أقیمت الصلاة فلاصلاة إلا المکتوبة)[5] «هرگاه نماز فرض اقامه شد نمازی غیر از آن نیست».
از مالک بن بحینه روایت است : در حالی که نماز اقامه شده بود پیامبرr مردی را دید که دو رکعت نماز میخواند، وقتی پیامبرr سلام داد، مردم دور او جمع شدند و پیامبرr به او فرمود : (آلصبح أربعا؟ آلصبح أربعا؟!)[6] «آیا نماز صبح چهار رکعت است؟! آیا نماز صبح چهار رکعت است؟!».
[1]) متفق علیه : خ (1163/48/3)، م (714/495/1)، د (463/133/2)، ت (315/198/1)، جه (1013/324/1)، نس (53/2).
[2]) متفق علیه : خ (46/103/1)، م (11/40/1)، د (387/53/2)، نس (121/4).
[3]) نیل الاوطار (364/1).
[4]) متفق علیه : خ (930/407/2)، م (875/596/2)، د (1102/464/4)، ت (508/10/2)، جه (1112/353/1)، نس (107/3).
[5]) صحیح : [مختصر م 263]، م (710/493/1)، د (1252/142 و 143/4)، ت (419/264/1)، جه (1151/364/1)، نس (116/2).
[6]) متفق علیه : خ (663/148/2)، این لفظ مسلم است، م (711/493/1).